دریغ است ایران که ویران شود
کنام پلنگان و شیران شود
همچو رویش در بهاران
همچو جان در هر بدن
مثل بوی عطر گلها
مثل سبزی چمن
ای وطن!
ای دلیل زنده بودن
ای سرودی صادقانه
ای دلیل زنده ماندن
جانپناهی جاودانه
ای سلامم، ای سرودم
ای نگهبان وجودم
ای غمم تو، شادی ام تو
مایه آزادی ام تو
اگر سر به سر تن به کشتن دهیم
از آن به که کشور به دشمن دهیم
چو ایران نباشد تن من مباد
بدین بوم و بر زنده یک تن مباد
همه یکدلانند یزدان شناس
به نیکی ندارند از بد هراس
هنر نزد ایرانیان است و بس
ندادند شیر ژیان را بکس
ندانی که ایران نشست منست
جهان سر به سر زیر دست ِ منست
جـاودانـه میهنـماین بـار هـم مـیسـازمـتچون درفـش کـاویـان هر جای میافرازمتهمچـو رستـممیکنم دیـو پلیـدی را ز جـایچـون فـریـدون شـوکـت دیـریـنه میپـردازمت