سبز و سفید و سرخ است ، نشان سرفرازی
سرخش به رنگ خونِ ، شهید جاودانی
باشد نشان الفت ، رنگ سپید و روشن
مُهر ولایت ما ، در رنگ سبز و گلشن
این سه نشان فخر است ، تا کوردل بداند
گر چشم حق نباشد ، انصاف مرده باشد
آرشی داری به تیر انداختندست بهرامی به شیر انداختن
کاوه آهنگری ضحاک کشپتک دشمن افکنی ناپاک کش
آبی قلب تو خلیج فارس و هرمز
سینه به سینه ات سلسله کوه البرز
وسعت نام تو، وسعت نام خورشید
جلوه ی خاک تو، قرمز و سبز و سپید
آن زمان بگذشت قشری حکم بر دنیا کند
ما غرور حکمفرما را به آتش می کشیم
ای که با افسانه بر جام بستی دست ما
ما بساط فتنه افزا را به آتش می کشیم
ای ز تو هستی گرفته ریشه ام
نیست جز اندیشه ات اندیشه ام
آرشی داری به تیر انداختن
دست بهرامی به شیر انداختن