پرچم دایره ای

آن زمان بگذشت قشری حکم بر دنیا کند

ما غرور حکمفرما را به آتش می کشیم

ای که با افسانه بر جام بستی دست ما

ما بساط فتنه افزا را به آتش می کشیم

ساخت ایران با کیفیت

ای ز تو هستی گرفته ریشه ام

نیست جز اندیشه ات اندیشه ام

آرشی داری به تیر انداختن

دست بهرامی به شیر انداختن

ساخت ایران مشکی

ای ز تو هستی گرفته ریشه ام

نیست جز اندیشه ات اندیشه ام

آرشی داری به تیر انداختن

دست بهرامی به شیر انداختن

ساخت ایران بنفش

ای ز تو هستی گرفته ریشه ام

نیست جز اندیشه ات اندیشه ام

آرشی داری به تیر انداختن

دست بهرامی به شیر انداختن

یک ملت، یک ضربان

ایــــران همی قلب و خون مـن اســــت

گـــرفــتـــه زجــان در وجـــود مــن اســت

بـــخــوانـیــم ایــن جـــمـلـه در گــوش بــــاد

چـــو ایــــــران مـــبــــاشــد تــن مـــن مــبــاد

پاسدار ایران

ایــــران همی قلب و خون مـن اســــت

گـــرفــتـــه زجــان در وجـــود مــن اســت

بـــخــوانـیــم ایــن جـــمـلـه در گــوش بــــاد

چـــو ایــــــران مـــبــــاشــد تــن مـــن مــبــاد

آبروی ملت

ایــــران همی قلب و خون مـن اســــت

گـــرفــتـــه زجــان در وجـــود مــن اســت

بـــخــوانـیــم ایــن جـــمـلـه در گــوش بــــاد

چـــو ایــــــران مـــبــــاشــد تــن مـــن مــبــاد

 

برای آینده

آبی قلب تو خلیج فارس و هرمز

سینه به سینه ات سلسله کوه البرز

وسعت نام تو، وسعت نام خورشید

جلوه ی خاک تو، قرمز و سبز و سپید

نقشه عوارض

فیلم رویارویی اش با ما تماشایی بُوَد

پرده فال و تماشا را به آتش می کشیم

تنگه هرمز گلوگاه بلیات است و ما

قایق دزدان دریا را به آتش می کشیم

برد موشک های ایرانی کم از سجیل نیست

با همانها فوج اعدا را به آتش می کشیم

وکتور پرچم

چو ایران نباشد تن من مباد

بدین بوم و بر زنده یک تن مباد

اگر سر به سر تن به کشتن دهیم

از آن به که کشور به دشمن دهیم

دریغ است ایران که ویران شود

کنام پلنگان و شیران شود