سردار جهان
آبی قلب تو خلیج فارس و هرمز
سینه به سینه ات سلسله کوه البرز
وسعت نام تو، وسعت نام خورشید
جلوه ی خاک تو، قرمز و سبز و سپید
ایــــران همی قلب و خون مـن اســــت
گـــرفــتـــه زجــان در وجـــود مــن اســت
بـــخــوانـیــم ایــن جـــمـلـه در گــوش بــــاد
چـــو ایــــــران مـــبــــاشــد تــن مـــن مــبــاد
نوروز، نماد جاودانِ نو شدن است
تجدید جوانیِ جهان کهن است
زین ها همه خوب تر که هر نو شدنش
یادآور نام پاک ایرانِ من است
ما مدافع از حرم هستیم در شام و عراق
داعشی بی سرو پا را به آتش می کشیم
مرگ اسرائیل باشد قبل بیست و پنج سال
هر کجا ظلم است آنجا را به آتش می کشیم
ای ز تو هستی گرفته ریشه ام
نیست جز اندیشه ات اندیشه ام
آرشی داری به تیر انداختن
دست بهرامی به شیر انداختن
مرز آرامش من شانهی پر مهرِ تو بود
عطر آرامش من در وطنم جامانده…
اگر سر به سر تن به کشتن دهیم
از آن به که کشور به دشمن دهیم
ندانی که ایران نشست منست
جهان سر به سر زیر دست ِ منست